دیکشنری
refractory disease
ɹəfɹæktəɹi dɪziz
فارسی
1
عمومی
::
بیماری صعب العلاج
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REFRACTING TELESCOPE
REFRACTION
REFRACTION TOMOGRAPHY
REFRACTIONAL
REFRACTIVE
REFRACTIVE INDEX
REFRACTIVITY
REFRACTOMETER
REFRACTOMETRY
REFRACTOR
REFRACTORILY
REFRACTORINESS
REFRACTORY
REFRACTORY CASTABLE
REFRACTORY CASTABLE MIIX
REFRACTORY DISEASE
REFRACTORY ORGANICS
REFRACTORY PRODUCTS
REFRACTORY WEAR
REFRAIN
REFRAIN FROM
REFRAINMENT
REFRAMING
REFRANGIBILITY
REFRANGIBLE
REFRESH
REFRESH WITH
REFRESHER
REFRESHER COURSE
REFRESHER TRAINING
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید